کيش سرزميني براي دمي استراحت
گويي غروب آفتاب در كيش همسان با طلوع آفتاب در ديگر نقاط ايران است.
زندگي با غروب آفتاب در كيش به جريان مي‌افتد و هياهو آغاز مي‌شود. شب‌ها زمان رونق بازار، ساحل و رستوران‌هاي كيش است. پاييز و برگريزان در مناطق مركزي و شمالي ايران زماني مناسب براي ديدار از جزيره كيش محسوب مي‌شود.
صبح‌ها خبري نيست. بازارها از ساعت 10 صبح آماده مي‌شوند تا پذيراي مشتريان باشند، اما گردشگراني كه در كيش هستند كمتر رغبت دارند كه صبح‌ها از بازار ديدن كنند. اگر خدمات ترانسفر هتل‌ها نبود، بعيد بود كه كسي براي خريد و بازديد به بازارهاي متنوع كيشبرود.
بازارها از ساعت 10 تا 13 فعاليت اندكي دارند و بعد از آن تا ساعت 16 يا 17 تعطيل مي‌كنند. در ساحل هم خبر چنداني نيست. البته هستند كسانيكه شنا و قايق‌سواري مي‌كنند يا به زمين‌هاي تنيس مي‌روند، اما تعدادشان اندك است.اما عصرها… غروب آفتاب حوالي ساعت 17 است.
از ساعت 16:30 بسياري از گردشگراني كه در كيشهستند به سمت كشتي يوناني مي‌روند تا در هنگام غروب آفتاب، اين منظره دلپذير و فراموش نشدني را در ذهن و دوربين‌هايشان ثبت كنند. هركسي كه در كيش باشد حتما يكي از اين روزها براي ديدار از اين غروب زيبا به اين مكان مي‌آيد.
وقتي آفتاب غروب كرد، تازه وقت روايت قصه جزيره فرا مي‌رسد. گروهي به بازار مي‌روند و تا ساعت 10 شب كه قرعه كشي‌ها شروع مي‌شود در آنجا مي‌مانند. خريد كردن خالي از هيجان -مخصوصا در كشور ما- نيست، كه رسم قرعه‌كشي به شور آن مي‌افزايد و مردم را سرگرم مي‌كند.
برخي به ساحل مي‌روند، چاي مي‌نوشند، دوچرخه‌سواري مي‌كنند، قدم مي‌زنند يا ماهيگيري مي‌كنند. پسرهاي جوان واليبال ساحلي و دختران جوان وسطي بازي مي‌كنند. گروهي از جوانان بيليارد و گروهي ديگر بولينگ را تجربه مي‌كنند.
بسياري از خانواده‌ها هم در هنگام شام به رستوران‌هايي مي‌روند كه در آنها موسيقي زنده پخش مي‌شود و آنها را به وجد مي‌آورد. در واقع كيش از جمله مكان‌هايي است كه زندگي شبانه در آن جريان دارد و تفريحات زيادي براي خانواده‌هاي ايراني فراهم مي‌كند.
بسياري از خانواده‌ها سعي مي‌كنند كه در يكي از همين غروب‌ها(از ساعت 16 تا 19) به پارك دلفين‌ها بروند ديدني‌هاي آن مكان را ببينند. هرچند كه در كيشچند سايت تاريخي و فرهنگي هم وجود دارد اما خيلي مورد استقبال قرار نمي‌گيرد. كاريز، شهر باستاني حريره و درخت سبز كمتر توجه گردشگران را جلب مي‌كند.
خارجي‌هايي كه در كيشديده مي‌شوند اغلب از كشور امارات به اين جزيره مي‌آيند تا براي برگشت دوباره به امارات بتوانند ويزا بگيرند. آنها اكثرا هندي و فيليپيني هستند و در امارات به كارهاي خدماتي مشغول هستند.
آنها ساحل و هتل و حتي رستوران مخصوص به خودشان را دارند و در آن مكان ها بيشتر از هرجايي ديده مي‌شوند. فيليپيني‌ها اغلب در گروه‌هاي چندنفره به كنار ساحل مي‌روند و ماهي مي‌گيرند و به اين ترتيب هم تفريح كرده‌اند و هم غذايشان را رايگان به دست مي‌آورند.
فعاليت‌هاي بسياري در كيش در جريان است، هتل‌ها وضعشان بد نيست، رستوران‌ها ناراضي نيستند و مراكز خريد و سرگرمي به كار خود ادامه مي‌دهند، با اين حال از تمام پتانسيل گردشگري كيش بهره‌برداري نمي‌شود.
با آمدن ماه آذر و در پي آن زمستان و در نهايت سال نو، مسافران بيشتري به كيش سفر مي‌كنند. جشنواره زمستاني در راه است و مردم از تعطيلاتي كه در راه است استفاده مي‌كنند و به اين بخش از ايران مي‌روند.
اما به‌دليل دوري كيش از پايتخت و گران بودن هزينه‌هاي حمل‌ونقل و هتل‌ها نسبت به ديگر شهرهاي ايران، شايد همگان نتوانند به كيشسفر كنند. سال‌ها قبل، كارت سبز بهانه‌اي بود براي سفر به كيش.
گردشگران در كيش تفريح مي‌كردند و با خريدشان بخشي از هزينه‌ها را پوشش مي‌دادند. اما امروز كسي صرفا براي خريد به كيش نمي‌رود.با همه اينها كيشمكاني است كه مي‌تواند جايگزين بسياري از سفرهاي هم‌وطنان به خارج از كشور و در پي آن خروج ارز شود
منبع
