وقتی خورشید طلایی در افق فیروز ه ایی جزیره غروب میکنه و شب سفره دلش رو پیش نگین خلیج فارس پهن میکنه جنب و جوش های شبانه هم شروع میشه!
شبهای کیش برای من دوچرخه سواریه تا پشت هتل داریوش و بعد جلورفتن و جلو رفتن تا اون لنجی که غرق شده…
یک روز داغ در جزیره که با شنا در سواحل زیبا، برنزه شدن زیر آفتاب، هیجان تفریحات آبی و خرید از بازارها همراه بوده گذشته و حالا شبهای پر جنب و جوش از راه رسیدن!
شبهایی که عده ای به کنسرتها و جنگهای شبانه میرن، عده ایی هم رستورانهای با موسیقی زنده رو ترجیح میدند.
عده ایی هم که به جستجوی آرامش و خلوت کردن در گوشه ایی هستند به تماشای چشم انداز ساحل و چراغهای سوسو زن آن از روی اسکله می نشینند و به صدای امواج و آوای مرغان دریایی و بعضاً صدای گیتاری که از گوشه و کنار میاد گوش می سپارن!
اسکله تفریحی و پارک های ساحلی هم محل قدم زدنهای شبانه میشه و فرصتی برای کیشوندان تا در کنار خانواده منقل های کنار ساحل رو آتیش کنند و لحظات خوشی داشته باشن!
تن سپردن به نسیم خنک شبانگاهی و گپ و گفتگو با عزیزان خاطرات دلنشینی رو در دفترچه زندگی ثبت میکنه! خاطراتی نظیر این :
شبهای کیش برای من دوچرخه سواریه تا پشت هتل داریوش و بعد جلورفتن و جلو رفتن تا اون لنجی که غرق شده…
شبهای کیش رفتن به جاده جهانه و جیغ زدن وقت دیدن درختی که صورتش شبیه پیرزنه…
شبهای کیش پراز مرغ دریاییهاست تو ساحل هور. ترسناک بودن کشتی یونانیه و موجایی که گاهی تا سینهی آدم بالا میان و عصبانیان…
شبهای کیش روستای ننه باغوئه و محلهی عربا…
سرک کشیدن تو قلعهی پرتغالیاس و ترسیدن از خشخش شاخهی درختا و فرار کردن…
شبهای کیش نشستن روی لبهی هایپر مارکته و منتظر کسی شدن. تا یک نصفه شب منتظر کسی شدن. کسی که هیچوقت نیومد… فقط دور شدنشو دیدم و نفس عمیق کشیدم…